برررسی معماری ارگانیک ترکیب ساختمان با طبیعت است وسعی در تحمیل آن به طبیعت ندارد
به معماری ارگانیک معماری انداموار یا بیومورفیسم نیز اطلاق می شود. خطوط کناره ی نمای اشکال
و فرم های ارگانیک عموما نامنظم اند و به نظر می رسد به خطوط کناره ی نمای گیاهان یا حیوانات زنده شباهت
دارند. مفهوم سبک ارگانیک” نیز همانند بسیاری از دیگر مفاهیم به کار گرفته شده در دورکاری معماری از رشته های
دیگر وام گرفته شده، و زمانی که برای معماری و ساختمان به کار می رود، تعیین حدود آن مشکل است.
این مفهوم، روابط هماهنگ بین کل و جز را در خود جای می دهد. اما هم چنین با فرآیندهایی طبیعی همچون تولد
و رشد و مرگ ارتباط دارد.
شاید قوی ترین ساخت و ساز ها و قدیمی ترین آنها را معماری انسان های اولیه در غار ها بتوان گفت.
یونانیان قدیم نیز به طبیعت به دیده احترام مینگریستند. که معبد دلفی بهترین مصداق طراحی شهری یونان باستان
باتدبیری مشهور به ”استقرارآتنی ساختمان نوع نظام سازه ای و ساختمانی مصنوع بشر که خود را با قواعد طبیعت
مبتنی بر بهترین استفاده از توپوگرافی ،خطوط میزان و رد پای حیوانات هماهنگ می سازد .
لئوناردوداوینچی به طبیعت اعتقاد داشت او با کلامی دانته وار نوشته است ” نقاشی فرزند زاده طبیعت است ”
و با اشراف به دیرینگی ازلی طبیعت، تا به آنجا پیش رفت که معتقد بود ” نقاشی پایدار می ماند زیرا مستقیما از
طبیعت سرچشمه می گیرد، در حالی که موسیقی بلافاصله پس از اجرا می میرد . این باور ، احترام تعصب آمیز
و سر سپردگی وی را به طبیعت نشان می دهد . به نظر او هنر باید با طبیعت سازگار باشد . تصویر کلی او از
خلاقیت گونه ای «نو آوری ضمن حفظ وفاداری» به طبیعت بوده است.
به اعتقاد میکل آنژ فرمی که هنرمند به مصالح می بخشد نه تنها ذهن هنرمند ،بلکه از پیش در خود مصالح وجود دارد .
بنابر این هنرمند همواره در کشاکش متافیزیکی با فرم و اسرار طبیعت است و این فرایندی است مکاشفه آمیز
که از طریق آن هنر مند توده فرمی را که از قبل در ذهن خود و نیز در مصالح نهفته است، کشف میکند.
شاید این همان موضوعی باشد که فرانک لوید رایت همواره در بحث مصالح به آن اشاره میکند.
رایت و بسیاری از دورکاری معماران که در طلب یاد گیری از طبیعت هستند بسیاری از اسرار طبیعت،
جنبه های مختلف آمیختنطبیعت با سایت، استقرار ساختمان روی آن، جهت یابی آن،
آثار جنبی حرارتی و اقلیمی و گاه حتی جنبه های مختلف فرمی طرز
تشکیل ساختمانی طبیعت را فرا گرفته اند.
چیزی به عنوان یک مبنای نظری مشخص برای مجموعه معماری ارگانیک وجود ندارد.
نه سخنان پردامنه و تا حدی پراکنده فرانک لوید رایت و نه اظهارات کم و بیش دقیق تر هوکو هرینگ و نه اظهار عقیده
های گاه و بی گاه هانس شارون و آلوار آلتو، هیچ کدام را نمی توان چندان مفید دانست.
اما شاید سه اصل زیریک طرح کلی ساده دورکاری را ارائه دهد:
معماری ارگانیک در آمریکا در قرن 19 توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت.
اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم در نوشتارها و طرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد.
به اعتقاد فرانک فرنس براساس نظریه ارگانیک همه فرم های طبیعی پویا هستند.
سالیوان از پایه گذاران مکتب شیکاگو و معماری مدرن در آمریکا بود و اعتقاد بسیار زیادی به فرم های طبیعی
و سبک ارگانیک داشت. سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه خلقت در طبیعت بود. او برای اولین بار
اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود. سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی می دید.
هر چند معماری ارگانیک برخلاف کارهای میس وندروهه و لوکوربوزیه صورتی جهانی به خود نگرفت،
ولی با این حال پیروانی در سایر کشورها پیدا کرد. دورکاری در اروپا می توان از هوگوهرینگ که
از جمله نظریه پردازان معماری
ارگانیک است، و هنز شارون آلمانی، آلوار آلتو فنلاندی و گروه دیستل در هلند نام برد.
در ایران هم می توان درکارهای مهندس هوشنگ سیحون (خانه اوشان-فشم) مهندس پاسبان حضرت
(پارک جمشیدیه – تهران) مهندس مهرداد ایروانیان (پارک های شیراز) نمونه هایی دورکاری از اصول طراحی معماری ارگانیک
را مشاهده کرد.
پارک شفق تهران
پارک جمشیدیه تهران
در اوایل قرن بیستم که به تدریج ایده های رایت در ساختمان هایش شکل می گرفت، دراروپا و امریکا تکنولوژی
به سرعت در حال گسترش و پیشرفت بود. این پیشرفت در زمینه های معماری، از نظر تئوری واجرایی بسیار مشهود
وبارز بود. اگر چه رایت با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت، ولی وی آن را به عنوان غایت وهدف تلقی نمی نمود.
به اعتقاد رایت، تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاتر که از نظر وی همانا
معماری ارگانیک بود. او در ۲۰ می ۱۹۵۳ در تلیسین معماری ارگانیک را با عبارت ذیل تعریف کرد:
۱-طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها و درختان می باشد.
۳- شکل تابع عملکرد: عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم وعملکرد واستفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان دررابطه باعملکرد ضروری است. فرم و عملکرد یکی هستند.
۴- لطافت: تفکر وتخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرمهای دلپذیر و انسانی شکل دهد.همانگونه که پوشش درخت وگلهای بوته ها شاخه های آنها را تکمیل میکند.مکانیک ساختمان باید
در اختیار انسان باشد ونه باالعکس .
۶- تزئینات : بخشی جدایی ناپذیر از معماری است. رابطه تزئینات به معماری همانند گلها به شاخه های بوته می باشد.
۷- روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید دردرون آن باشد و از داخل به خارج گسترش یاید.
۸-بعد سوم: برخلاف اعتقاد عمومی، بعد سوم عرض نیست، بلکه ضخامت وعمق است.
۹-فضا: عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد. فضا یک شالوده نهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شوند و در آن جریان داشته باشند.
رایت خود اصطلاح « معماری ارگانیک » را با واژه های دیگری نظیر پویا ، حیاتی ، جوهری و همه جانبه تعریف کرده
و با این مترادف سازی ها منظورخود رااز واژه «ارگانیک» که معادل فارسی آن «اندام واره ای » است مشخص
می سازد دورکاری باشد.
درباره این سایت